چشمانت
دریا را به ساحل میکشاند
مرا به شعر...
شیشه ی پنجره را باران شست
از دل من اما
چه
کسی نقش تو را خواهد شست؟
یادت باشه ،
تو نویسنده ی
" کتاب زندگی خودت " هستی ...
" لیزا نیکولز "
بنشین تا بنویسمت ، برخیز تا ببینمت
بخرام تا بخوانمت به آواز چکاوک و قناری
ترانههایم به هیئت اندامت در ایوان و اتاق
در آشپزخانه و حیاط ، میچرخند میخندند
میلولند و میخوانند...
نوروز، نماد جاودانِ نو شدن
تجدید جوانیِ جهان کهن
یادآور نام پاک ایرانِ من
پیشاپیش بر همه ی شما مبارک باد.
نور دو دیده منی، دور مشو ز چشم من
شعله ی سینه منی، کم مکن از شرار من
#مولانا